زمزمه آرام دل

اجتماعی ادبی انتقادی طنز

زمزمه آرام دل

اجتماعی ادبی انتقادی طنز

یادداشتی برای پایان سال

سال 1391 هم با تمام تلخی ها و شیرینیهایش به پایان رسید و یکی دو روزی که از عمر آن مانده نیز بوی بهار را میدهد . سالی که اکثر هموطنان ما فقیر تر شدند . طلاقها و جدایی ها بیشتر از هر سالی گشتند . 

امید به زندگی کمتر شد و از صدقه دولت مهر و یارانش در هر چیزی که فکرش را بکنید رکورد زده شد الا خدمت به خلق !!

به قول معروف این نیز هم بگذرد . در طول تاریخ هزاران ساله ایران از این دست مصیبتها فراوان بر ما رفته است ولی همه به فنا رفتند و فقط ایران ماندنی شد .

از کاستی ها و ندانم کاری ها چیزی نگوییم بهتر است . چون بر کسی پوشیده نیست و تکرار مکررات هست  .

بهار فصل رویش است . نوروز به تن ما هم خون تازه  تزریق میکند که به ما امید میدهد و عشق را در ما میرویاند . عشقی که از سرمای زمستان بی بر گشته است.

سال جدید را اغاز میکنیم در حالی که بدی ها و زشتی ها را بدور ریخته و قلبمان را مملو از عشق به همنوع کرده و با امید به این اغاز کنیم که سال 92 برای همه پر از برکت و خیر برای همه هموطنان ما باشد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد