زمزمه آرام دل

اجتماعی ادبی انتقادی طنز

زمزمه آرام دل

اجتماعی ادبی انتقادی طنز

عید عاشقان مبارک

و از خداوند عشق را طلب کردم تا به من بیاموزد دیگر گونه دوست داشتن را . دوست داشتنی بی توقع؛ خالصانه و به طراوت بهار . عشقی به پاکی باران بهاری و شادابی روز نو تا عاشقانه ترین درودهایم را در زیباترین روزها پیشکشتان کنم.

                                    هر سالتان سراسر عشق

این جملات زیبا را دوست بسیار عزیزم زرتشت بانو به مناسبت آغاز سال جدید برایم فرستاد و آنچنان در قلبم نشست که ترجیح دادم شما هم با من در این احساس شریک باشید .

سال ۸۶ هم گذشت سالی که برای همه ما پر از شادی و غم بود . خیلی ها در این سال عاشق ماندند و خیلی ها هم عاشق شدند هر چند دل خیلی ها هم شکست اما خدا به بنده خودش یاد داده که بعضی چیزها را بهتر است فراموش کنندمثل از دست دادن کسانی که دوستشان داشتیم.

راستی راستی آن نیمه گمشده ما کجاست؟چرا فکر می کنیم همسایه؛ فامیل یا همشهری ما همان نیمه گمشده ماست. مثلا در بین میلیاردها آدم روی زمین دختر همسایه یا آن پسر همشهری ما را میفهمد؟

همیشه از خدا خواستم مرا عاشق نگه دارد و عاشق بمیراند .

سربلند و سرافراز باشید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد