زمزمه آرام دل

اجتماعی ادبی انتقادی طنز

زمزمه آرام دل

اجتماعی ادبی انتقادی طنز

شیران فلات ایران

شیر فلات ایران زمین

چندسال قبل در نتایج کنکور سراسری دختران ایرانی توانستند نیمی از سهمیه دانشکاهها را به خود اختصاص دهند در آن روزها انهایی که سخت باور بودند میگفتند تصاحب پنجاه درصدی سهمیه دانشگاهها به خاطر رشته هایی است که مختص خانمها است اما سال بعد ده درصد هم بیشتر از سال قبل دانشجوی ورودی دانشگاهها را خانمها به خود اختصاص دادند. امسال پیش بینی می کنم که سهم خانمها به ۷۵٪ برسد . مبارکشان باد .

این رشد یک دلیل بیشتر ندارد . آنها زحمت میکشند، تلاش می کنند و به حقشان می رسند .

وقتی کمپین یک میلیون امضاء شروع به کار کرد کمتر کسی باور داشت که آنها تا اینجایی که هستند برسند . آنها آرام و با همان صبوری خاص خودشان شروع کردند. به خانه ها رفتند تا منظورشان را  برای مردم روشن سازند. سخنرانی، جلسات و هر رفتار مدنی که به فکرتان برسد .

کار جمع آوری امضاء تمام نشده ولی با این اراده ای که از این جماعت سراغ دارم می دانم که تا آخر پیش خواهند رفت .

برسیم به اصل حرف . امروز سوم خرداد بود سالروز فتح خرمشهر . صلاح نیست دلیل بیاورم ولی می خواهم ایمان داشته باشید که این کار از آن کارهایی بود که تمام دنیا را میخکوب کرد . از آن کارهایی که فقط از ایرانی جماعت ساخته بود آن هم زمانی که خاکشان در تصرف دشمن باشد

به خاطر موجوداتی که از بیخ عرب تشریف دارند یک روز را به نام روز خلیج فارس گذاشتند . فوتبال دسته برتر هم با عنوان جام خلیج فارس برگزار می شود ماهی یکی دو تا کنفرانس هم بر پا می کنند تا این عربهای اونور آب خر فهم گردند که به قول قدیمی ها این مسجد جای .... نیست .

ملاحظه می فرمایید که اعتراض به غصب نام خلیج فارس برای مردم شده به کاری که همیشه باید در فکرش باشند عینهو مثل نماز مستحبی یا نماز قضا که هر زمان وقت گیرت آمد بایستی انجامش داد.

کانال وان هم امروز باعث بانی شد تا مردم یک بار دیگر به عشق اسم قشنگ خلیج همیشه فارس در برابر سفارت امارات دور هم جمع شوند و به اراجیف دولت امارات و بقیه عربهای م ش ن گ اعتراض کنند . امروز همه جمع شده بودند از دختر و پسر تا زن و شوهر از پدربزرگ تا ماذر بزرگ و نوه هایش و از سرباز ساده کلانتری بگیر تا افسر و اطلاعات و بسیج و ........... همه آمدند .

همه ایستاده بودند تا یک نفر آغاز کند که ناگهان دختری جوان در وسط خیابان ایستاد . دست در کیفش کرد کاغذی را بیرون کشید که شعاری بر آن نوشته بود. او اولین فریاد را بر سر آن عربها کشید و متعاقب آن فریاد اعتراض مردم آسمان تهران را در نوردید تا برود و برود به شهری که نام کشور بر خود نهاده . تا شیخ ممد که بر فرش ایرانی تکیه داده بشنود که زن پارسی چگونه پادشاهی می کند.

دختران جوان ایران همان شیران فلات ایرانند . زنانی که در همهء تاریخ ایران و ایرانی سهم دارند.